حلماحلما، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 5 روز سن داره

حلما قشنگترين نعمت خدا به ما

تولد يكسالگيت

دختر گلم سلام. خوشحالم كه فرصتي پيش اومده تا با اين سرعت وبلاگتو كامل كنم. فكر كردم ديدم خالي از لطف نيست تا يه پست رو بطور كامل به جشن تولدت اختصاص بدم. با هم ببينيم...     حلماي نازنينمون! فرشته آسمونيمون! همه زندگيمون!     تولدت مبارك   به جشن تولدت خوش اومدي!     ميخواستيم همون 10 خرداد تولدتو جشن بگيريم، اما بدليل اينكه آمادگي كامل رو پيدا نكرده بوديم، با چند روز تأخير روز پنج شنبه 16 خرداد برنامه گذاشتيم. چند روز قبل از تولدت تو رو آتليه برديم تا يه عكس خوشگلتو براي تولدت روي شاسي بزنيم و اينگونه شد كه با ديدن عكست تصميم گرفتيم از...
29 مرداد 1392

آنچه گذشت...

عزيز دلم قول داده بودم كه عكساتو توي اين پست برات بذارم. تا اونجايي كه يادم باشه حدود سن تو رو توي هر عكس برات مينويسم. بشين و ببين:   روزاي اول تولدت با دستاي كوچولوت:                       اينجا تقريبا يكي دو ماهته:         قربون اداهات برم من         زبونتو بكن تو رودار         فداي اون شيطنت چشمات             يعني عاشق اون خوابيدنتم   ...
28 مرداد 1392

بالاخره بايد از يه جايي شروع كرد...

  سلام بر گل دختر مهربون طلاي نانازمون باور كن مدتهاست كه ميخوايم برات مطلب بذاريم، اما يا فرصت نكرديم و يا ندونستيم كه از كجا برات شروع كنيم. عروسك ما! تو الان دقيقاً 14 ماه و 18 روزته. يه خورده از شرح حال كلي اين مدت كه گذشته برات مينويسيم و ايشالا از اين به بعد سعي ميكنيم زود به زود وبلاگتو به روز كنيم... قبل از هر چيز چند تا عكس از نوزاديت تا به الان برات ميذارم كه ببيني:   اول از همه نمايي از اتاقت:             روزي كه بدنيا اومدي:               توي همون ده روز اول...
27 مرداد 1392
1